سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :5
کل بازدید :36133
تعداد کل یاداشته ها : 28
103/9/1
3:45 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
جاثیه[171]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 

بوی بهشتم! فرزند عزیزم!

تو که هستی خانه‌ام بوی خدا می‌دهد، خدا هم با وجودت بهانه‌ای برای مهر ورزیدن به من پیدا می‌کند.

 

قرار دلم!

تو بودی که بهشت را زیر پایم آوردی، وقتی آمدی خانه‌ام را بهشت دیدم و نفس کشیدن در این بهشت شوقم را برای دیدن بهشت خدا بیشتر و آرامش را میهمان که نه میزبان دلم کرده است.

 

روشنای خانه‌ام!

 

تا تو هستی خیالم آسوده است که آشیانه‌ام نظرگاه یار مهربان است.

 

پرنده‌ی کوچک خوشبختی!

وقتی خدا تو را به من داد بار تربیتت را، بال صعود به سوی خود قرار داد؛ تو راز پرواز من به سوی خدایی.

 

منبع: کتاب من دیگر ما ؛ عباسی


  
  

 

 

مرد از راه می‌رسه ناراحت و عبوس
زن: چی شده؟
مرد: هیچی (و در دل از خدا می‌خواد که زنش بی‌خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی‌کنه: یه چیزیت هست. بگو  !
مرد برای این‌که اثبات کنه راست می‌گه لبخند می‌زنه!
زن اما “می‌فهمه” مرد دروغ می‌گه: راستشو بگو یه چیزیت هست!
تلفن زنگ می‌زنه.
دوست زن پشت خطه.
ازش می‌خواد حاضر شه تا با هم برن استخر.
از صبح قرارشو گذاشتن!
مرد در دلش خدا خدا می‌کنه که زن زودتر بره.
زن خطاب به دوستش: متأسفم عزیزم! جداً متأسفم که بدقولی می‌کنم!
شوهرم ناراحته و نمی‌تونم تنهاش بذارم!
مرد داغون می‌شه!!
“می‌خواست تنها باشه”
………………
مرد از راه می‌رسه.
زن ناراحت و عبوسه!
مرد: چی شده؟
زن: هیچی!(و در دل از خدا می‌خواد که شوهرش برای فهمیدن مسأله اصرار کنه و نازشو بکشه!)
مرد حرف زن رو باور می‌کنه و می‌ره پی کارش!
زن برای این‌که اثبات کنه دروغ می‌گه دو قطره اشک می‌ریزه!
مرد اما باز هم “نمی‌فهمه” زن دروغ می‌گه!
تلفن زنگ می‌زنه1
دوست مرد پشت خطه.
ازش می‌خواد حاضر شه تا با هم برن استخر.
از صبح قرارشو گذاشتن!
(زن در دلش خدا خدا می کنه که مرد نره!)
مرد خطاب به دوستش: الآن راه می‌افتم!
زن داغون می‌شه!!
“نمی‌خواست تنها باشه”


93/5/15::: 1:16 ص
نظر()
  
  

 

فی صِفَةِ المُومِن:

المومنُ بِشرُهُ فِی وَجهِهِ، وَ حُزنُهُ فِی قَلبِهِ، اَوسَعُ شَیءٍ صَدراً وَ اَذَلُّ شَیءٍ نَفسَاً، یَکرَهُ الرَّفعَة، وَ یَشنَاُ السُّمعَة، طَویلٌ غَمُّهُ، بَعیدٌ هَمّهُ، کَثیرٌ صَمتُهُ، مَشغولٌ وَقتُهُ، شَکورٌ صَبورٌ، مَغمورٌ بِفِکرَتِهِ، ضَنینٌ بِخَلَّتِهِ، سَهلُ الخَلیقَةِ، لَیِّنُ العَریکَةِ، نَفسُهَ اَصلَبُ مِنَ الصَّلدِ وَ هُوَ اَذَلُّ مِنَ العبدِ

در توصیف مومن:

شادی مومن در چهره او و اندوهش در دلش پنهان است، سینه اش از هر چیزی فراختر و نفس او از هر چیز خوارتر است، برتری جویی را زشت و ریاکاری را دشمن می شمارد، اندوه او طولانی ، همتش بلند است، سکوتش فراوان، و وقت او با کار پر است، شکر گزار و شکیبا و ژرف اندیش است، از کسی در خواست ندارد، و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در دینداری از بنده خوارتر است.

 

 

منبع: حکمت 325 نهج البلاغه فیض الاسلام

 


 

پی نوشت: میگم این حکمته با دل آدم بازی می کنه خیلی قشنگه. یعنی اگه کسی بهش عمل کنه ها چی میشه!! بقول حکمت 281 فَعَلَیکُم بِهذه الخَلائق فَالزَموها وَ تَنافَسوا فیها فَاِن لم یَستَطیعوها فَاعلَموا اَنَّ اَخذَ القَلیل خَیرٌ مِن تَرکِ الکَثیر. بر شما باد به روی آوردن به اینگونه ارزشهای اخلاقی، و با یکدیگر در کسب انها رقابت کنید، اگر نتوانستید بدانید که بدست آوردن برخی از آن ارزشهای اخلاقی بهتر از رها کردن همه است.

 


92/4/3::: 10:30 ع
نظر()
  
  
نامه دردمندانه قرائتی درباره مهجوریت قرآن/ ناله هدهدی نزد سلیمان ها
در آستانه فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن از سوی مفسر قرآن و رئیس ستاد اقامه نماز حجت الاسلام و المسلمین قرائتی، نامه سوزمندانه و در خور تأملی به فرهنگیان قرآنی جامعه به ویژه مبلغین و دلسوزان قرآن نوشته اند.

به گزارش خبرگزاری مهر ، متن نامه به شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ناله
آیا می دانید...
خدمت سروران گرامی
سلام علیکم

طبق معمول هر سال همین که به ماه رمضان نزدیک می شویم دقایقی از وقت شما را راجع به مهمترین مسئله می گیرم و از اینکه کار قرآن به جایی رسیده که باید مثل من این حرفها را بزند (که از دهانم بزرگتر است) شرمنده ام.

1. آیا می دانید که در همه مساجد در شب قدر دعای شریف جوشن کبیر و عزاداری و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار می شود اما چرا در شب قدر که شب نزول قرآن است تفسیر رنگی ندارد؟

2. آیا می دانید سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجوید و ظاهر قرآن بیش از توجه به محتوای قرآن است؟

3. آیا می دانید به ما دستور داده اند که هر گاه فتنه های زیاد مانند پاره هایی از شب تار به شما روی آورد به قرآن پناه ببرید؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع)‏

4. آیا می دانید بعضی به اسم این که دین از سیاست جداست به صدها آیه سیاسی بی توجهی می کنند؟

5. آیا می دانید آن مقدار که در متون آموزش و پرورش و دانشگاه کلمات عربی را تزریق می کنند کارساز نیست و فارغ التحصیلان ما نمی توانند اکثرا یک صفحه قرآن را بی غلط بخوانند؟

6. آیا می دانید بعضی به خیال اینکه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بیت است از تدبر در آن می ترسند، با اینکه خداوند دستور به تدبر داده است و در حدیث می خوانیم: من زعم ان کتاب الله مبهم فقد هلک و اهلک راستی اگر قرآن را نمی توان فهمید پس چگونه به ما دستور داده اند روایات را بر قرآن عرضه کنیم و اگر ضد آن بود آن روایات را به دیوار بزنیم؟

7. آیا می دانید مهجوریت  قرآن غافلانه نیست زیرا در قرآن می خوانیم در روز قیامت پیامبر(ص) می فرماید: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نمی فرماید قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً  

8. آیا می دانید آیه وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً چه معنایی دارد:
الف: در پر خطر ترین دادگاه یعنی روز قیامت
ب: نزد عالی ترین قاضی یعنی خداوند
ج: از محبوبترین و بالاترین مقام هستی یعنی پیامبر(ص)
د: شکایت توسط کسی است که مظهر رحمه للعالمین است.
ه: شکایت پدر از فرزند است انا و علی ابوا هذه الامه
و: شکایت حتمی است چون با فعل ماضی آمده است. (وَ قالَ الرَّسُولُ)
ز: شکایت با استمداد از کلمه یا رب است.
ح: شکایت از کسی است که امید شفاعت از او داریم. ویل لمن کان شفعاء ه خصماءه؟

9. آیا می دانید بعضی ها نمی توانند قرآن بخوانند؟
بعضی به غلط می خوانند.
بعضی که می توانند درست بخوانند نمی خوانند.
و بعضی که می خوانند تدبر نمی کنند.
و بعضی به آن عمل نمی کنند.
و بعضی قرآن را محور کار خود نمی دانند و در درسها و سخنرانی ها و نوشته به قرآن اولویت نمی دهند.
و بعضی قرآن را تنها برای مهریه عروس، بالای سر مسافر، سوگند یاد کردن، کتاب استخاره و امثال آن می خواهند.

10. آیا می دانید مثال ما مثال بیماری است که بجای مصرف دارو مشغول چیدن و تنظیم انواع قرص هاست؟

11. آیا می دانید مثال ما مثال مهمانی است که به جای گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه می کند؟

12. آیا می دانید گروهی به جای تدبر در قرآن و پیام و الهام گرفتن از آن و عمل به آن به سراغ حواشی آن می روند و بیشتر عمر خود را صرف مباحث علوم قرآن مانند محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، تاویل، شان نزول، تاریخ کتابت، تاریخ ترجمه، تاریخ تفسیر، طبقات مفسرین، تفاوت کتب تفسیری و امثال این بحث ها می کنند؟ (البته بعضی از این بحث ها نظیر بحث اعجاز و بحث سلامت از تحریف ضروری است اما صرف بیشتر عمر به این علوم مانند کسی است که به جای شنا در استخر، دور استخر می دود؟)

13. آیا می دانید بعضی بجای بیان روح قرآن آنقدر به نقل اقوال می پردازند که خود قرآن در آن اقوال گم می شود و بعضی آنقدر احتمالات متعددی را مطرح می کنند که حتی محکمات قرآن، متشابه می شود؟

14.بعضی وارد گود عرفان، بعضی وارد تحقیق مفصل روی لغات، بعضی در مقام نقل شان نزول های متعدد و بعضی قرآن را به دون توجه به روایات معتبر رسیده از اهل بیت(ع) تفسیر می کنند؟ در حالی که خود قرآن به ما می فرماید: وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا  یعنی سخنان پیامبر(ص) را که خود مستقیما فرموده و یا به اهل بیت ارجاع داده باید بگیریم و در روایات متواتر می خوانیم بین قرآن و اهل بیت هرگز جدایی نیست و اگر به هر دو تکیه کنید هرگز گمراه نمی شوید؟

15. آیا می دانید در بسیاری از سخنرانی ها سهم تاریخ، تحلیل سیاسی، شعر و خواب و خطابه و روضه و امثال آن داده می شود ولی سهم قرآن داده نمی شود با اینکه خداوند به پیامبر(ص) می فرماید سخنرانی تو باید درباره بیان قرآن باشد لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِم‏ ؟

16. آیا می دانید هزاران پایان نامه در علوم قرآن نوشته می شود ولی این پایان نامه ها در دانشگاه ها بایگانی و جامعه از آن خیری نمی بیند؟

17. آیا می دانید در دانشگاه های قرآن و حدیث سرفصلهای علوم قرآن کاربردی نیست و نیازسنجی نشده است؟

18. آیا می دانید تلاوت زیبا در مواردی به هنرنمایی تبدیل شده است؟

19. آیا می دانید در آموزش صرف و نحو از آیات قرآن و روایات کمتر استفاده می شود؟
ادامه مطلب...

92/3/30::: 12:51 ص
نظر()
  
  

چقدر زیاد!

چی؟

50 میلیون رو میگم.

کدوم 50 میلیون؟

همونی که امروز رئیس جمهور ایران به هر کدوم از اعضای تیم ملی وعده ش رو داد. البته کار بزرگی کردن و دل مردم مسلمان ایران رو شاد کردن و مقام معظم رهبری هم تشکر کردن. ولی چقد از این هزینه ها برای افراد برگزیده ایرانی تو مسابقات بین المللی قرآن میشه؟ اصلا رئیس جمهور با هاشون دیدار میکنه؟ نمی دونم شاید تا حالا دیدار کرده باشه، ولی من تو رسانه ندیدم فقط مقام عظمی ولایت رو دیدم که هر ساله با شرکت کننده ها تو مسابقات بین المللی قرآن دیدار داره. اصلا با مسابقات بین المللی قران کار ندارم کلا چقدر برای تشویق مردم به انس با قرآن یا حتی کارای فرهنگی دیگه خرج میشه!!!!!!!!!! تازه امروز با یکی داشتم درباره مدارس قرآنی حرف میزدم که چرا بچه ش رو نمی بره مدرسه قرآنی گفت تو دبستانش سالانه یه میلیون و ششصد میگیرن تا ثبت نام کنن. البته ارزششو داره ها. ولی ....

امروز نامه دردمندانه حجة الاسلام قرائتی درباره مهجوریت قرآن رو میخوندم  دل آدم رو آتیش می زنه. تو پست بعدی نامشو می زارم.



92/3/30::: 12:37 ص
نظر()
  
  

 

قال علی (علیه السلام): کانَ لی فیما مَضی اَخٌ فی الله وَ کانَ یُعَظِّمُهُ فی عَینی صِغَرُ الدُّنیا فی عَینِهِ وَ کانَ خارِجاً مِن سُلطانِ بَطنِه ِ فلا یَشتَهی مَالا یَجد وَ لا یُکثِرُ اِذا وَجَد

وَ کانَ اَکثَرَ دَهرِهِ صامِتا فَاِن قالَ بَذَّ القائِلین وَ نَقَعَ غَلیلَ السّائِلین وَ کانَ ضَعیفاً مُستَضعفاً فَاِن جَاء الجِدُ فَهُوَ لَیثٌ غادٍ وَ صِلُّ وادٍ

لا یُدلی بِحُجةٍ حَتی یَاتِیَ قاضِیاً و کانَ لا یَلومُ اَحَداً عَلی ما یَجِد العُذرَ فی مِثلِهِ حَتی یَسمع اعتِذارِه

و کانَ لا یَشکوا وَجَعاً اِلا عِند بُرئه وَ کان یَفعَلُ ما یَقولُ  وَ لا یَقولُ ما لا یَفعلُ وَ کانَ اِن غُلِبَ عَلی الکلامِ لَم یُغلَب عَلی السُّکوت وَ کانَ علی اَن یَسمع اَحرَصَ مِنهُ عَلی اَن یَتَکَلَّم وَ کانَ اِذا بَدَهَهُ اَمران نَظَرَ اَیُّهُما اَقرَبُ اِلی الهَوَی فَخالَفَه

فَعَلَیکُم بِهذه الخَلائق فَالزَموها وَ تَنافَسوا فیها فَاِن لم یَستَطیعوها فَاعلَموا اَنَّ اَخذَ القَلیل خَیرٌ مِن تَرکِ الکَثیر.

خصائص انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود. چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود، و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی کرد، و آنچه را می یافت زیاده روی نداشت.

در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت، و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند. به ظاهر ضعیف و مستضعف می نمود، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان بود.

تا پیش قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمی کرد، و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی کرد تا اینکه عذر او را می شنید.

از درد شکوه نمی کرد مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه عمل می کرد می گفت، و به آنچه عمل نمی کرد چیزی نمی گفت.اگر در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند در سکوت مغلوب نمی شد. و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود. اگر بر سر دو راهی دو کار قرار می گرفت می اندیشید که کدام  یک به خواسته نفس نزدیکتر است تا راه مخالفت آن را پوید.

بر شما باد به روی آوردن به اینگونه ارزشهای اخلاقی، و با یکدیگر در کسب انها رقابت کنید، اگر نتوانستید بدانید که بدست آوردن برخی از آن ارزشهای اخلاقی بهتر از رها کردن همه است. 

منبع:حکمت 281 نهج البلاغه فیض الاسلام

 


  
  

أیُما إِمرَاَةٍ رَفَعَت مِن بَیتِ زَوجِها شَیئاً مِن مَوضِعٍ إلی مَوضِعٍ تُریدُ بِهِ صَلاحاً إلّا نَظَرَ اللهُ إلَیها


هر زنی که در خانه شوهر به قصد مرتب کردن آن چیزی را جابجا کند خداوند به او نظر (رحمت) می کند.

بحار الانوار ج 100 ص 251

خانه داری جلوی سرطان سینه را می گیرد


  
  

قال رسولُ الله صل الله علیه : ایُّما امراة آذَت زَوجَها بِلِسانِها لَم یَقبَلِ اللهُ مِنها صَرفاً وَ لا عَدلاً وَ لا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حَتّی تُرضیهُ وَ اِن صامَت نَهارَها وَ قامَت لَیلَها... وَ کانَت فی اوّلِ مَن تَرِدُ النّارَ وَ کَذلِک الرَّجُلُ اِذا کانَ لَها ظالِما

هر زنی که شوهر خود را با زبان بیازارد، خداوند هیچ انفاق و عوض و کار نیکی را نمی پذیرد تا او را راضی کند، حتی اگر روزها روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند و... چنین زنی اولین کسی است که وارد آتش خواهد شد، و همچنین است اگر مرد به زنش ستم روا دارد.

وسائل الشیعه ج 2 ص 211

افسران - عکس!/امان از مرد زن ذلیل و زن شوهر آزار!!


91/12/9::: 11:38 ع
نظر()
  
  

آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیباییهای ظاهری می شود و این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.

پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه ی خود نمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه های فکری زن به شمار می آید؛ زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه در بین جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیبایی های ظاهری می شود که این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد. 


محققان علوم رفتار در تحلیل خودنمایی بیمارگونه و برخی ناهنجاریهای پوششی برخی افراد معتقدند وقتی زن، بی حجاب و با ظاهری پر اطوار در بین مردان ظاهر می شود، ممکن است عده ای او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار دهند. به همین دلیل وی همواره سعی می کند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها قرار گیرد. 
این کارشناسان با اشاره به آثار آغاز این رویه اخلاقی افزودند: معمولاً این گونه زنان و دختران برای اینکه محبوبتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید می کنند. این روند، می تواند ناراحتیهای روانی زیادی را برای آنان ایجاد کند. نگرانی از اینکه ممکن است همیشه کارها به دلخواه پیش نرود، باعث بروز مشکلاتی برای آنها می شود. برای مثال این تصوّر که آیا با صرف این همه وقت و هزینه ی مالی توانسته اند نظر دیگران را به طرف خود بکشند و مورد پسند آنان شوند یا به عکس، مورد تمسخر و تحقیر آنان هستند، می تواند همواره ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به انسان هایی نگران تبدیل سازد. 
محققان به این نکته هم اشاره کردند که دلیل بعدی که می تواند بر نگرانی آنها بیفزاید، این تصور است که هر لحظه رقیبی زیباتر از راه برسد و همچنین دلیل دیگری که باعث ناراحتی برای آنها می شود، این است که می بینند به مرور زمان از زیباییشان کاسته می شود و زنان جوانتر و زیباتر جای آنها را می گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کمتر می کنند. آنها برای اینکه در این رقابت، ضعف خود را جبران کنند، دست به کارهای مختلفی می زنند؛ یعنی تنوع طلبی بیشتر در لباس، آرایش، جلوه گری و خودآرایی که البته نتیجه ی چندانی برایشان ندارد و آنها در مانده تر می سازد زیرا از شخصیت محکم درونی برخوردار نبوده اند و همواره هدفشان جلب رضایت ظاهری بوده است. 
محققان در ادامه به این نتیجه اشاره کردند که هنگامی که یک زن در اثر آزادی در خودآرایی و جلوه گری به چنین احساسی رسید، به زودی متوجه می شود که در این رقابت، دیگر توان مقابله با زنان زیبا و جوان را ندارد، با گذشت زمان و مسن شدن این احساس تلخ در او بیشتر می شود؛ زیرا می بیند همان افرادی که چندی پیش خریدار به جهت دسترسی آسان و جلوه گری های زنانه اغراق شده اطراف او بودند، دیگر حاضر نیستند با او رفت و آمد داشته باشند و بهای چندانی به او نمی دهند. این مرحله ایست که زن دچار افسردگی و اضطراب می شود و از تنظیم امور شخصی و اجتماعی خود درمانده می شود و اگر پذیرای واقعیت نباشد حتی گاه دیده شده که دست به خودکشی می زند. 
در همین زمینه نویسنده ی کتاب چهره ی عریان زن می نویسد: زیبایی، به نمایش برجستگیهای بدن و آرایشی که اضطراب درونی و فقدان اعتماد به نفس را پنهان می کند، نیست؛ بلکه پیش از هر چیز مدیون قدرت تفکر، سلامت و کمال نفس است. چه بسیار دخترانی که به سبب شوق دستیابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی، به اختلالات روانی و اضطراب های گوناگون مبتلا شده اند. گمان و تصور یک دختر این است که زندگی و آینده اش به اندازه ی بینی و یا خمیدگی مژههایش بستگی دارد، تا آنجا که حتی یک میلیمتر کوتاهی طول مژه نیز می تواند به مسئله ای جدی و بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود. 
واقعیت این است که وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا، ارزش خود را از دست خواهد داد. در حالی که به گواه روانشناسان و محققان علوم رفتاری بر اساس یک منطق تجربی و عقلانی رعایت پوشش مناسب سبب افزایش زیبایی زن می شود. 

 


منبع : تبیان

 


91/9/21::: 8:22 ص
نظر()
  
  

بوی بهشتم! فرزند عزیزم!

تو که هستی خانه‌ام بوی خدا می‌دهد، خدا هم با وجودت بهانه‌ای برای مهر ورزیدن به من پیدا می‌کند.

 

قرار دلم!

تو بودی که بهشت را زیر پایم آوردی، وقتی آمدی خانه‌ام را بهشت دیدم و نفس کشیدن در این بهشت شوقم را برای دیدن بهشت خدا بیشتر و آرامش را میهمان که نه میزبان دلم کرده است.

 

روشنای خانه‌ام!

 

تا تو هستی خیالم آسوده است که آشیانه‌ام نظرگاه یار مهربان است. پرنده‌ی کوچک خوشبختی وقتی خدا تو را به من داد بار تربیتت را، بال صعود به سوی خود قرار داد؛ تو راز پرواز من به سوی خدایی.


95/2/9::: 12:59 ص
نظر()
  
  
پیامهای عمومی ارسال شده