آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیباییهای ظاهری می شود و این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.
پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه ی خود نمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه های فکری زن به شمار می آید؛ زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه در بین جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیبایی های ظاهری می شود که این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.
محققان علوم رفتار در تحلیل خودنمایی بیمارگونه و برخی ناهنجاریهای پوششی برخی افراد معتقدند وقتی زن، بی حجاب و با ظاهری پر اطوار در بین مردان ظاهر می شود، ممکن است عده ای او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار دهند. به همین دلیل وی همواره سعی می کند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها قرار گیرد.
این کارشناسان با اشاره به آثار آغاز این رویه اخلاقی افزودند: معمولاً این گونه زنان و دختران برای اینکه محبوبتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید می کنند. این روند، می تواند ناراحتیهای روانی زیادی را برای آنان ایجاد کند. نگرانی از اینکه ممکن است همیشه کارها به دلخواه پیش نرود، باعث بروز مشکلاتی برای آنها می شود. برای مثال این تصوّر که آیا با صرف این همه وقت و هزینه ی مالی توانسته اند نظر دیگران را به طرف خود بکشند و مورد پسند آنان شوند یا به عکس، مورد تمسخر و تحقیر آنان هستند، می تواند همواره ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به انسان هایی نگران تبدیل سازد.
محققان به این نکته هم اشاره کردند که دلیل بعدی که می تواند بر نگرانی آنها بیفزاید، این تصور است که هر لحظه رقیبی زیباتر از راه برسد و همچنین دلیل دیگری که باعث ناراحتی برای آنها می شود، این است که می بینند به مرور زمان از زیباییشان کاسته می شود و زنان جوانتر و زیباتر جای آنها را می گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کمتر می کنند. آنها برای اینکه در این رقابت، ضعف خود را جبران کنند، دست به کارهای مختلفی می زنند؛ یعنی تنوع طلبی بیشتر در لباس، آرایش، جلوه گری و خودآرایی که البته نتیجه ی چندانی برایشان ندارد و آنها در مانده تر می سازد زیرا از شخصیت محکم درونی برخوردار نبوده اند و همواره هدفشان جلب رضایت ظاهری بوده است.
محققان در ادامه به این نتیجه اشاره کردند که هنگامی که یک زن در اثر آزادی در خودآرایی و جلوه گری به چنین احساسی رسید، به زودی متوجه می شود که در این رقابت، دیگر توان مقابله با زنان زیبا و جوان را ندارد، با گذشت زمان و مسن شدن این احساس تلخ در او بیشتر می شود؛ زیرا می بیند همان افرادی که چندی پیش خریدار به جهت دسترسی آسان و جلوه گری های زنانه اغراق شده اطراف او بودند، دیگر حاضر نیستند با او رفت و آمد داشته باشند و بهای چندانی به او نمی دهند. این مرحله ایست که زن دچار افسردگی و اضطراب می شود و از تنظیم امور شخصی و اجتماعی خود درمانده می شود و اگر پذیرای واقعیت نباشد حتی گاه دیده شده که دست به خودکشی می زند.
در همین زمینه نویسنده ی کتاب چهره ی عریان زن می نویسد: زیبایی، به نمایش برجستگیهای بدن و آرایشی که اضطراب درونی و فقدان اعتماد به نفس را پنهان می کند، نیست؛ بلکه پیش از هر چیز مدیون قدرت تفکر، سلامت و کمال نفس است. چه بسیار دخترانی که به سبب شوق دستیابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی، به اختلالات روانی و اضطراب های گوناگون مبتلا شده اند. گمان و تصور یک دختر این است که زندگی و آینده اش به اندازه ی بینی و یا خمیدگی مژههایش بستگی دارد، تا آنجا که حتی یک میلیمتر کوتاهی طول مژه نیز می تواند به مسئله ای جدی و بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود.
واقعیت این است که وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا، ارزش خود را از دست خواهد داد. در حالی که به گواه روانشناسان و محققان علوم رفتاری بر اساس یک منطق تجربی و عقلانی رعایت پوشش مناسب سبب افزایش زیبایی زن می شود.
منبع : تبیان